مقاله وشعر عرفان واعتراض محمد کدخدایی

تلاش برای باز شناسانیدن اسلام قران !......اسلامی که محمدص به آن زندگی بخشید ؛و ّاسلامی که مولا علی ع جانش را به آن بخشید! وامروز چیزیست که می بینیم هم هست !...وهم نیست !

مقاله وشعر عرفان واعتراض محمد کدخدایی

تلاش برای باز شناسانیدن اسلام قران !......اسلامی که محمدص به آن زندگی بخشید ؛و ّاسلامی که مولا علی ع جانش را به آن بخشید! وامروز چیزیست که می بینیم هم هست !...وهم نیست !

کافر هستیم ! (عشق وعرفان)

همه ما کافر هستیم !(عشق وعرفان)

شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۱۹ ب.ظ

We all are infidels! (Love and mysticism)

همه بت کده ها ویران کردیم ،درِ ماتم کده ها را بستیم !

از جام شراب ناب خوردیم ،

آنقدر که سیاه مستیم!

گیلاسِ شراب سرخگون ، رنگ همه مان می گون !

پیمانه وپیمانِ عقل را ، با عشق شکستیم !

درِ خنده سراها باز کردیم

به فرمان نشاط و سرمستی ، در گریه سراها را بستیم !

و اکنون هرچه می خواهند بگویند

که ما پستیم  !

 همیشه گیج وماتیم و مستیم !

به دید تو همه مان کافر هستیم !

به دلدار عاشق هستیم ، به عشقش مستِ مستیم !

همه بت های بیرون ودرون را ما شکستیم

زما بگذر ، که ما پیمانه و پیمان عشق را می پرستیم !

Sheroerfan.blog.ir

Mohammad.erfan.mihanblog.com

شعرعرفان واعتراض

محمدکدخدایی

خاطره های تلخ!(عرفان)

خاطره های تلخ!(عرفان)

پنجشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۴، ۰۳:۲۰ ب.ظ
bitter memories ! )Mysticism)


ستیزه گرانی هستیم  ؛

 

گرانبار !


سرشار از درد ورنج ،


نفرت و کینه های پُربار !


همواره در حالِ انتخاب و برگزیدن


میانِ بودن ونمودن!

 

زنده بودن وزندگی !


وغالبِ انتخاب هایمان  درد آورست وحسرتبار


لحظه لحظه های زندگی

 

چه بی ثمرمی گذرد وبیهوده !


وگذر عمرمان مهدور  ،

 

در سیل خاطره های تلخ گذشته های بی بار !


و انسان !


  گرفتار در گردابِ هولناک وهراس آورِ


چه باید کردن هایِ  بیهوده و بی نتیجه !


بی آنکه بیندیشد تنها راه نجات و رهائی را ؛


از درون باید جست  !


نازنینم !


کافیست دستت را برای  آشتی دراز کنی !....


Mohammad-erfan.mihanblog.com

Sheroerfan.blog.ir

شعر عرفان و اعتراض                                                              

محمد کدخدایی

 

سخن کوتاه (شعور وشعار!)

سخن کوتاه (شعور وشعار!)

چهارشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۴۳ ب.ظ

  سخن کوتاه (شعور وشعار!)

APhorism! (sense and slogan


اصلی روانشناختی میگوید :


اگر برای خودت احترام قائل نباشی ،برای دیگران نیز، احترامی قائل نیستی !


اگر خودت را دوست نداشته باشی  دیگران را نیز،دوست نمیتوانی داشت !


و من می گویم : وقتی ما برای همه ی مردم دنیا مرگ ونیستی میخواهیم


و برای آنان آرزوی زندگی وسلامت وهدایت و صلح و دوستی نداریم !


آیا خود میتوانیم به چنین آرزوها و رویاهای شیرینی دست یابیم ؟ !


و خود را پرچمدار عشق وصلح و امنیت وحقیقت


وعدالت وبرابری وبرادری بدانیم ؟!


تفاوت بین شعور وشعار براستی روشن است !....

Sheroerfan.blog.ir

Mohammad.erfan.mihanblog.com

شعرعرفان واعتراض

محمدکدخدایی

آرزوی عاشقی ! (عشق)

درآرزوی عاشقی ! (عشق)

سه شنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۴۷ ق.ظ

 آرزو دارم دوست داشتن را ،

عشق ورزیدن را ،

دل سپردن ورنج کشیدن برای معشوق را

دوست دارم ، انتظارهای کوتاه عاشقانه را

که هر کدام سالی را می ماند !

آرزو دارم ،وفاداری ،فداکاری، رفاقت تا اوج بی نهایت را

با تبسمش خندیدن ، با اندوهش گریستن ،

با گرمای نور چشمانش آفتاب گرفتن ،

وصداقت بی دریغِ رفاقت را در آن دیدن !

و در زیر سایه موهای وحشیِ ریخته بر پیشانیش ،

در رویایی شیرین آرام گرفتن !

قلبت برایش تپیدن

ازلب هایش گل بوسه های صداقت چیدن

جز مرام ومعرفت ورفاقت ، از او چیزی ندیدن ....

آرزو دارم دوست داشتن را

عشق ورزیدن ،

دل دادن ، دل گرفتن ، دل سپردن را !

باری ، ومیدانم برای عشق ورزیدن ،

هرگز دیر نیست !...

Sheroerfan.blog.ir

Mohammad.erfan.mihanblog.com

شعرعرفان واعتراض

محمدکدخدایی

خدا دریک تبسم ! (عرفان)

(خدا دریک تبسم !!) {عرفان}

دوشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۱۲ ب.ظ

تو  میگوئی :

خدا در آسمان است  !

و من گویم

خدا  !

 هم ؛ در زمین است !

 خدا  !

 در کوه و دشت

در کهکشان است  !

خدا  !

در جوی و رود و نهر و دریا

خدا  !

در دشت و هامون است و صحرا

خدا  !

در ذره برف 

خدا  !

در واژگان صحبت و حرف 

خدا  !

در قطره ای باران

به تابستان

به پائیز و بهاران

خدا !

در جامدات و در نباتات 

میان جان حیوانات و انسان 

خدا !

در برگ خشکیده و لغزیده

ز دستان درختان 

خدا !

در شادی وخنده

خدا !

در یک تبسم  !

خدا !

در درد و رنج و محنت و غم

خدا !

در زنده بودن یا نبودن

خدا !

در ماه و خورشید و ستاره ست

خدا !

در رعد و برق ،

رنگین کمان و

همی در ابر پاره پاره پاره ست !

خدا در آب !

خدا درباد !

خدا !

درآتش و خاکِ پاک است  !

خدا !

در شش جهت

در پنج حس است !

خدا !

در گِل

خدا !

درگُل

خدا !

در سنبل و بلبل نهان است !

وباری 

خدا !

در مطلق کون و مکان است

وحتی در میانِ

لقمه ای سبزی و نان

بی شک

عیان است  !....

Mohammad-erfan.mihanblog.com

Sheroerfan.blog.ir

شعر عرفان واعتراض

محمد کدخدایی